عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
نمایندگی تعمیر ساید پروفایل | 0 | 33 | repair00 |
تعمیر تخصصی ظرفشویی ویرپول | 0 | 30 | repair00 |
نمایندگی مجاز تعمیرات دوو | 0 | 33 | repair00 |
اجاره آپارتمان مبله در تهران کوتاه مدت | 2 | 330 | tehran_apartment |
ورق سیاه از لحاظ کاربرد به چند دسته تقسیم می شود؟ | 0 | 314 | metal1 |
معایب ورق گالوانیزه | 0 | 291 | metal1 |
دلیل محبوبیت استفاده از ورق های گالوانیزه چیست؟ | 0 | 293 | metal1 |
تبديل ووچر پرفکت ماني به ريال | 0 | 268 | arzdigital |
کاربرد پروفیل لنگه دری | 0 | 256 | metal1 |
کاربرد پروفیل های ساختمانی | 0 | 269 | metal1 |
ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ ...!!!
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ ...
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ !!!
ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ...!!!
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ...
گل بود،،،،،
ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ تو ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ گل بود!!!!!!
آنکه تو را میخواهد!!!!
به هر بهانه ای میماند!!!!!!
احتیاجی به تسبیح نیست ،
دستانت را که به من بدهی
با انگشتانت ذکر "دوست داشتن" می دهم . . .
من می توانم
روزها را
بدون صحبت کردن با تو ،
و ماهها را
بدون دیدنت طی کنم ...
اما
ثانیه ای نمی گذرد که
در باره ات فکر نکنم .
خیالت مثل چرت صبحگاهیست ...
مدام با خودم می گویم
" فقط پنج دقیقۀ دیگر " ...
مطالب مرتبط:
دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه میرفت و برمیگشت، با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان ابری بود، دختر بچه طبق معمول همیشه، پیاده به سوی مدرسه راه افتاد. بعدازظهر که شد، هوا رو به وخامت گذاشت طوفان و رعد و برق شدیدی گرفت.
گفتم که اگر نبینتت دلم از غصه می تپید
دیدم دلی برای تپیدن نمانده است
شب است ودر بدر کوچه های پر دردم
فقیر وخسته
به دنبال گم شده ام میگردم
اسیر ظلمتم
ای ماه پس کجا ماندی؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم...